سریال عروس استانبول یک سریال درام و عاشقانه است که داستان زندگی ثریا را به تصویر میکشد. ثریا دختری شجاع و زیباست که از بیخانمانی و از دست دادن والدینش رنج میبرد. او در کنار خالهاش زندگی میکند و در کنار آنها تلاش میکند تا زندگیای روشن و موفق داشته باشد. عشقی که بین فاروق و ثریا شکل گرفته است، مورد توجه و تحسین مردم منطقهای که در آن زندگی میکنند، قرار میگیرد. با توجه به اینکه این سریال براساس داستان واقعی ساخته شده است، برای بسیاری از تماشاگران هم میتواند جذابیت و تعجب خاصی داشته باشد.
خلاصه داستان سریال عروس استانبول
در سریال عروس استانبول، عشق فاروک و ثریا به عنوان محور اصلی داستان قرار دارد. ثریا، دختری جوان و بسیار مغرور است که بدون وجود پدر و مادرش بزرگ شده است. او در سن کم، مسئولیت زندگی خود را به عهده گرفته و سعی کرده است در رشته موسیقی فارغ التحصیل شود. برای تامین هزینههای زندگی خود، او از پیامهای تبلیغاتی و همخوانی با سایر خوانندهها استفاده میکند.
دختری به نام ثریا، تنها با خالهاش صنم که از خانوادهاش باقی مانده است، زندگی میکند. زندگی آنها به سادگی و معمولی بودن معروف است، اما یک روز شخصی به نام فاروق وارد زندگی ثریا میشود و همه چیز را به هم میریزد. فاروق فردی بسیار خوش اخلاق و ثروتمند است که از خانوادهای قدیمی و ریشه دار در بورسا تبار میآید. این ارتباط جدید باعث ورود ثریا به دنیایی تازه و پر از چالش میشود. با این حال، نمیتوان پیشبینی کرد که آیا خانواده فاروق او را میپذیرند یا خیر و این برای زندگی ثریا یک معضل بزرگ است.
در سریال عروس استابول، شخصیت اسما سلطان مادر فاروق، پس از درگذشت همسرش با چهار پسرش زندگی میکند. اسما سلطان برای پسران عزیزش، علی الخصوص فاروق آرزوهای زیادی دارد و به دنبال یافتن یک عروس برای اوست. فاروق و ثریا که تصمیم به ازدواج گرفتهاند، در تلاش هستند تا خانوادهشان را در جریان قرار دهند، اما وقتی این خبر به اسما سلطان، سرپرست خانواده میرسد، این وضعیت را نمیپذیرد و با شوکی بزرگ روبرو میشود. قبول کردن این وضعیت برای اسما سلطان به نظر ناممکن است، به خصوص اینکه این عروس را خود انتخاب نکرده است.
ثریا با تمام توان و تلاش خود، سعی میکند تا فاروق را به خود جذب کند. او قصد دارد که جایگاه سلطان محبوب در زندگی فاروق را به دست آورده و اسما سلطان را نیز از خوشایندی خود بهرهبرداری کند. با این حال، تمام تلاشهای ثریا برای جلب علاقه اسما سلطان بینتیجه میماند و او تمایلی ندارد ثریا عروس فاروق شود. به مرور زمان، در خانواده اتفاقات جالبی رخ میدهد که بسیار جذاب و دیدنی هستند.
فصل اول سریال عروس استانبول
آنها تصمیم میگیرند با یکدیگر ازدواج کنند، اما همانطور که روابطشان پیش میرود، مشکلاتی برای آنها به وجود میآید. ثریا در اولین دیدار با فاروق به اشتباه هزینه قهوهاش را حساب میکند و این موضوع برای او مقداری ناخوشایند است. اگرچه در دیدار بعدی آنها در یک رستوران مجدداً با هم ملاقات میکنند، اما این بار شاید با مشکلات بیشتری مواجه شوند که در فصلهای بعدی داستان مشخص خواهد شد.
فاروق و ثریا پس از مدتی با هم ازدواج میکنند. ثریا به عنوان عروس خانواده بوران پذیرفته میشود و به بورسا میرود، اما اسما بوران، نسبت به ثریا ناراحتی دارد و مشکلاتی با او دارد. در عین حال، فکرت بوران عاشق ایپک است و پس از ازدواج فاروق، ایپک به عنوان همسر فکرت به خانواده میپیوندد. در پایان فصل، ثریا بعد از تجربه افسردگی به دلیل از دست دادن بچه معلول خود، متوجه میشود که فاروق یک پسر نه ساله دارد و این راز را به او نگفته است.
بخوانید درباره:"سریال کوزی گونی"
فصل دوم سریال عروس استانبول
ثریا به خارج از ترکیه رفته و در آنجا به طور غیرقانونی زندگی میکند. او در یک رستوران به عنوان خدمتکار کار میکند و در اوقات فراغتش در خیابانها نوازندگی می کند، اما این تصمیم ثریا عواقبی برای فاروق، داشته است. پس از رفتن ثریا، فاروق افسرده میشود و به دنبال او میگردد، اما متأسفانه هر چه میگردد، هیچ جایی ثریا را پیدا نمیکند.
در فصل سوم از داستان، شاهد رشد و بزرگ شدن یاز بوران، دختر فاروق و ثریا هستیم. پس از مرگ والدینش، او به یک روانشناس مراجعه میکند و اعلام میکند که مادرش مسئول قتل مادربزرگش، اسما سلطان است و بسیار از او نفرت دارد. با بازگشت به گذشته، مشاهده میکنیم که خانواده بوران همه چیز خود را از دست دادهاند و در خانه خدمتکارشان زندگی میکنند و به فقر فرو رفتهاند.